معرفی و تاریخچه ساز تار
ساز تار احتمالا صدای طنین انداز این الت موسیقیایی برای شما جذابیت های خاصی داشته باشد. کمتر کسی را میتوان نام برد که در موسیقی سنتی ایرانی کار کرده باشد و از صدای زیبای این ساز لذت نبره باشد. سازی که از سازه های زخمه ای مقید است در این ساز از استخوان، چوب، پوست و زه یا بهترس اینطور بگویم از روده تابیده چارپایان و فلز استفاده شده است. به جرات میتوان گفت ساز تار یکی از ساز های موسیقی ملی و سنتی ایران و ایرانیان بوده است.
نوازنده ساز تار ایرانی در حالت نشسته تار را به صورت افقی روی ران پا قرار می دهد، به طوری که دسته تارطرف چپ و کاسه طنینی طرف راست نوازنده قرار می گیرد. نوازنده سر انگشت های دست چپ را روی دستان هایی که در طول دسته تار بسته شده اند حرکت می دهد و با مضرابی که در دست راست دارد به سیم ها زخمه میزند.
جمله ای در هنر نوازندگی وجود دارد که می گوید: بهترین ساز آن سازی است که نوازنده احساس کند این ساز در آغوش و دستان او به راحتی قرار گرفته و صدایی طبیعی و مطبوع نسبت به ذائقه فرهنگی او به وجود می آورد.
و الحق که با نگاهی در بین سازها در خواهیم یافت که تار یک چنین سازی است. نغمه هایی بسیار روح انگیز دارد و وقتی در آغوش نوازنده اش قرار می گیرد گویی که این چوب و پوست از روح نوازنده خود جان می گیرند و زنده می شوند. تار یکی از قدیمی ترین سازهای ایرانی است که به آن وتر نیز گفته می شود.
اگر چه ما هنوز اطلاعات درستی از تاریخ دقیق پیدایش و ساخت آن نداریم ولی از قرار معلوم ان به زمان ابو نصر فارابی بر می گردد. موسیقی دانان قدیم و بزرگی چون صفی الدین ارموی،خواجه بها الدین و ابوالفرج اصفهانی و تنی چنداز شاعران و نویسندگان دوران گذشته درباره تقسیم فواصل پرده های که هم خوان و موافق پرده های تار نیز می باشد مطالبی گفته، شعری سروده و یاد کرده اند.
به عنوان مثال بابا طاهر همدانی شاعر شوریده و عارف ایران که در نیمه قرن پنجم هجری می زیست در سروده ای از خود چنین این ساز را یاد می کند:
دلی دیدوم چو مرغ پا شکسته، چو کشتی، بر لب دریا نشسته
همه گویند طاهر، تار بنواز صدا چون می دهد تار شکسته
شکل ظاهری کاسه تار شبیه دل است و شاید به خاطر همین است که تار را ساز اهل دل و حال و تسکین دهنده روان آدمی لقب داده اند زیرا تار دارای صدای لطیف و دلربا است که بسیاری از متفکرین، عارفان، فیلسوفان، وارستگان و صوفیان پاک دل به آن عشق می ورزند.
تار صدایی گرفته، محزون و کاملا شرقی دارد و از جنبه داشتن رزونانس، قدرت صدایی بالا و اجرای دستگاه ها و آوازهای موسیقی سنتی ایران برترین و کاملترین ساز ایرانی محسوب می شود. تار از یک کاسه که روی آن پوست کشیده درست گردیده که همین کاسه نیز به دو قسمت بزرگ و کوچک تقسیم شده که قسمت بزرگ را شکم و کوچک را نقاره می نامند.
تار از سازهای زهی و ایرانی است که با زخمه نواخته میشود. تار در ایران و برخی مناطق دیگر خاورمیانه مانند افغانستان، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان و ارمنستان و گرجستان و دیگر نواحی نزدیک قفقاز برای نواختن موسیقی کلاسیک این کشورها و بخشها رایج است.واژه تار خودش در فارسی به معنی رشته است. هرچند که ممکن است معنی یکسانی در زبانهای تحت تاثیر فارسی و یا دیگر زبانهای ایرانی تبار مثل کردی داشته باشد. این باعث شده است که کارشناسان ایرانی بر این باور باشند که تار ریشه مشترکی میان همه اقوام ایرانی تبار در جایی که از سوی ایرانیکا با قاطعیت به نام قاره فرهنگی ایرانیان نامیده شده دارد.
در گذشته تار ایرانی پنج سیم (یا پنج تار) داشت. غلامحسین درویش یا درویش خان سیم ششمی به آن افزود که همچنان به کار میرود.
تار در لغت ایرانی به معنی زه، سیم و از لحاظ ساز شناسی از گروه سازهای زهی مضرابی است.بنابر روایتی تار از زمان فارابی(حدود سال ۲۶۰ هجری – سال ۳۳۹ هجری) موسیقیدان معروف ایرانی وجود داشته و بعد از وی توسط صفی الدین ارموی و دیگران به سمت کمال پیش رفته است . بر این اساس نمونه سلف تار مربوط به عهد صفوی ( سال ۱۰۸۰ هجری ) در تصویر بالا مربوط به نقاشی های کاخ هشت بهشت اصفهان مشاهده می شود . دو تصویر که یکی در سال ۱۷۷۵ میلادی و دیگری در سال ۱۷۹۰ میلادی در شیراز از تار نقاشی شده است نشان میدهد نواختن این ساز در دورۀ زندیه در شیراز متداول و مرسوم بوده است. با این همه، نام نوازندۀ مشخصی از این ساز در منابع دورۀ زندیه دیده نمیشود و از اینرو، احتمالاً این ساز در آن دوره نام دیگری داشته است.ساز ِ تار با شمایل و مشخصات کنونی (کاسه و نقاره شبیه به دل روبروی هم، با دستهای متصل دارای ۶ سیم طبق تصویر بالا) از زمان قاجار دیده شده است. مرتضی حنانه (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب گامهای گمشده، تار را ساز ملی ایرانیان میداند.مرحوم روح الله خالقی (استاد موسیقی ایرانی) در کتاب سرگذشت موسیقی میگوید: ساز (تار) بهمراه نام سازهایی دیگر در شعر فرخی سیستانی شاعر ایرانی (۳۷۰-۴۲۹) ذکر شده است (هر روز یکی دولت و هر روز یکی غژ * هر روز یکی نزهت و هر روز یکی تار). ساز تار ساخته و پرداخته ذوق ایرانی است (منحنی و قوسهایی که در ساخت تار دیده میشود در خوشنویسی و نقاشی و مینیاتور و معماری ایرانی جاری و ساری است) و طی سالهای متمادی کامل و کاملتر گشته است. آخرین اصلاحات توسط درویش خان استاد موسیقی ایرانی(۱۲۵۱تهران_۲ آذر ۱۳۰۵تهران) با افزودن سیم ششم جهت تکمیل و وسعت دامنه صوتی تار انجام پذیرفته است. تار دارای ۲۸ پرده است (یعنی کمتر از سه اکتاو). آخرین الگوی منحصربهفرد ساخت تار نیز متعلق به سازگر مشهور ایرانی استاد یحیی دوم(۱۲۵۴-۱۳۱۰ه. ش) میباشد چه به لحاظ شاخص فنی و چه از لحاظ ذوقی همچنان که گره چوب را به شکل متقارن روی کاسه تار (در اصطلاح چهار گل) طراحی مینموده است. جنس چوب کاسه تار از درخت توت، دسته آن گردو میباشد.
دسته ساز تار معمولا ۴۵ تا ۵۰ سانتی متر است که بر کناره های جلوی آن دو روکش استخوانی کار گذاشته شده است در انتهای دسته تار جعبه ای تعبیه شده که ب ه جعبه گوشی معروف است، که از هر طرف آن سه گوشی بر سطوح جانبی این جعبه قرار داده شده که سیم های تار را به دور آنها می پیچند.
تعداد سیم های تار شش عدد است که از آخر کاسه یا شکم شروع شده و از روی خرک که به منظور بالا نگاه داشتن سیم ها بر روی پوست قرار گرفته می گذرد. این شش سیم در تمام طول دسته کشیده شده و به داخل جعبه گوشی ها رفته و به دور آنها پیچیده شده است.
اجزای تشکیل دهنده ی ساز تار
در ادامه به اجزای تشکیل دهنده ی ساز تار خواهیم پرداخت در این مطلب سعی شده که از هر کدام از اجزای تشکیل دهنده این ساز به صورت مصور به شما نشان دهیم. در ادامه با ما همراه باشید.
کاسهی طنینی: دو کاسه که از چوب یک تکه ساخته میشود و حالتی گلابی شکل دارد که یکی از کاسهها از دیگری بزرگتر است و به کاسهی کوچک نقاره میگویند. چوب کاسهی طنینی معمولا چوب درخت توت است. یک طرف کاسه باز است و روی آن پوست کشیده میشود.
پوست تار: کاسهی طنینی از یک طرف بسته است و از طرف دیگر باز است و روی آن را پوست میکشند. این پوست از قسمت نازک پوست چهارپایان (معمولا بز و بره) انتخاب و تهیه میشود.
برخی متخصصان، انتقال ارتعاشات خرک به کاسه را تنها وظیفهی پوست تار میدانند اما عدهای دیگر، انتقال ارتعاشات خرک به هوای داخل کاسه را نیز جز وظایف پوست تار برمیشمرند. پوست تار مرغوب باید بدون سفیدک، بدون چربی، یکدست وشیشهای باشد. بر همین مبنا پوست تار درجه یک با استفاده از بهترین مواد اولیه و بر اساس کاراترین شیوههای دباغی پوست برای تار تولید میشود که میتوانید آن را از ساز ۲۴ تهیه کرده و برای ساز خود مورد استفاده قرار دهید.
خرک: خرک توسط دو پایهی کوچک بر روی پوست کاسه نصب میشود و دارای شیارهای کم عمقی است که هر کدام از سیمها جداگانه از آنها عبور میکنند. خرک دارای طول حدودا ۵ و ارتفاع ۲ سانتی متر است. جنس خرک شاخ یا استخوان است.
در تمامی سازهایی که خرک (Bridge) دارند، وظیفه این قطعه نگه داشتن سیم های ساز در ارتفاعی مشخص و ایجاد امکان ارتعاش سیم ها و به دنبال آن انتقال این ارتعاش به صفحه رزنانس ساز و در نهایت به داخل کاسه طنینی ساز است. شکل و جنس خرک ساز تار با خرک سازهایی مثل سه تار، سنتور، کمانچه، … متفاوت است و هم چنین از آنجایی که کاسه تار با پوست پوشانده می شود، بنابراین خرک تار به طور مستقیم با پوست کاسه در ارتباط است.
دسته تار: دسته ساز تار از یک طرف به نقاره (کاسه کوچک) و از طرف دیگر به سرپنجهی ساز متصل است. دسته ساز تار یک لولهی توپر چوبی است که چوب آن را از چوبهای سخت و محکم مانند توت یا گردو انتخاب میکنند. دسته دارای طول تقریبی ۵۰ و قطر تقریبی ۴ سانتی متر است. قسمتی که انگشت گذاری میشود صاف و مسطح است و پشت آن حالت نیم دایره دارد.
در طرفین سطح صاف دسته (سطحی که انگشت گذاری میشود) دو رشته نوار از جنس استخوان نصب میکنند تا هم دسته را زیبا کند و هم از فرسایش چوب در اثر تماس زیاد انگشتها جلوگیری کند.
سازهایی نظیر تار به قطعاتی احتیاج دارند که به طور سنتی از استخوان طبیعی حیوانات مثل ساق شتر ساخته میشدهاند؛ اما به مرور زمان، مواد دیگری جای آنها را گرفتند. استخوان مصنوعی تار معمولاً ترکیبی از مواد رزیندار است که بافت دارد، قابل سنبادهکاری است و رنگ میپذیرد. استخوان مصنوعی تار در دو قطعهی باریک و یک قطعهی مستطیلی کوچک برای بالای سرپنجه مورد استفاده قرار میگیرد.
سرپنجه ساز تار: سرپنجه در ابتدای دستهی ساز قرار میگیرد و یک جعبهی کوچک توخالی از جنس چوب کاسهها است. در سر پنجه به تعداد سیمهای ساز تار گوشی نصب شده است. (شش گوشی) استخوان مصنوعی تار معمولاً ترکیبی از مواد رزیندار است که بافت دارد، قابل سنبادهکاری است و رنگ میپذیرد. استخوان مصنوعی تار در دو قطعهی باریک و یک قطعهی مستطیلی کوچک برای بالای سرپنجه مورد استفاده قرار میگیرد.
گوشیهای ساز: همانطور که گفتیم ساز تار دارای شش گوشی به تعداد سیم هایش است. گوشیها به شکل میخهای درشت و سر پهن هستند که یک سر آن پهنتر است و هنگام کوک کردن به کمک دست نوازنده به چپ و راست میچرخد و سر دیگر آن باریکتر است و یک سر سیم به آن میپیچد و داخل فضای سرپنجه قرار میگیرد.
یکی از قطعات اصلی و مهم ساز تار، گوشی کوک است. گوشی های کوک که در قسمت سرپنجه و جعبه گوشی قرار می گیرند، وظیفه کوک کردن هر کدام از سیم های ساز تار را بر عهده دارند. جنس و ظرافتی که در طراحی گوشی ها به کار گرفته می شود نشانگر کیفیت کلی آنها است و انتخاب گوشی های خوب برای ساز تار به طور قطع در سهولت کوک شدن ساز و کیفیت بهتر نگهداری کوک موثر است.
شیطانک: قطعهای باریک و به ارتفاع ۲ میلی متر است که بین دسته ساز تار و سرپنجه قرار میگیرد و عرضی برابر دسته ساز دارد. شیطانک نیز مانند خرک دارای شیارهای کم عمقی است که سیمها از آنها عبور میکنند و به سمت گوشیها میروند.
بین دسته و سرپنجه تار قرار میگیرد و سیمها از طریق شیارهای آن به سمت گوشیها هدایت میشوند. جنس شیطانک معمولاً از استخوان یا شاخ طبیعی است.
دستان: بر روی دستهی ساز تار ۲۸ دستان بسته میشود که از جنس زه (رودهی تابیدهی چهارپایان) یا نخ نایلون هستند. هر دستان را سه یا چهار دور به دور دسته تار میبندند و گره میزنند تا گرهها در شیارهای ایجاد شده در سطح بالایی طول دسته قرار بگیرد. دستانها با فواصل معین از یکدیگر قرار میگیرند، ولی بعضی دستانها تا حدی میتوانند حرکت کنند.
در ساختمان آنها از پرده کمک گرفته شده است. پردهی تار و سهتار در واقع رشتههایی با ضخامت و کیفیت مشخص هستند که با پیچیدن آنها روی دستهی ساز و قرار دادن انگشت در محل مقرر، اندازهی موثر سیم به میزان دلخواه تغییر کرده و صدای متناظر هر نت تولید میشود. پردهی تار به صورت سنتی از جنس رودهی گوسفند ساخته میشده اما امروزه از الیاف مصنوعی مثل نخهای پلاستیکی و نایلون نیز برای تولید آن استفاده میشود.
سیم گیر: یکی از اجزای سازندهی تار سیمگیر نام دارد که به طور سنتی از چوب، استخوان و یا شاخ ساخته میشود. سیمگیر تار در بخش انتهایی کاسه نصب شده و شیارهای آن، حلقههای تابیده شدهی یک سر سیمها را به دور خود نگه میدارد.
قطعهای کوچک در انتهای بدنهی کاسه است که شیارهایی دارد تا گره یک سر سیم بر روی آن قرار بگیرد. سیم گیر از جنس چوب یا استخوان انتخاب میشود.
سیمهای ساز تار: تار دارای شش سیم با قطرهای متفاوت است؛ که معمولا سیمهای اول و دوم سفید رنگ و به قطرهای ۱.۸ تا ۲ میلی متر و سیمهای سوم و چهارم از جنس برنج و زرد رنگ و به قطرهای ۱.۸ تا ۲.۲ است که این سیمها دو به دو باهم همصدا کوک میشوند. سیم پنجم فلزی سفید رنگ با قطر کمتر همصدای سیمهای اول و دوم کوک میشود و به آن واخوان میگویند. سیم ششم فلزی زرد رنگ با قطر ۳.۸ میلی متر است که یک اکتاو بمتر از سیمهای اول و دوم کوک میشود که به آن سیم بم نیز میگویند.
سیمهای ششگانه عبارتند از:
دو سیم سفید( پائین) که همصدا کوک می شوند.
دو سیم زرد( همصدا)
یک سیم سفید نازک به نام زیر
و یک سیم زرد(بم)
که دو تای آخری غالبا به فاصله اکتاو کوک می شوند.
فاصله سیم های هم صوت سفید، نسبت به سیم های زرد غالبا چهارم و سیم های سفید نسبت به سیم بم معمولا فاصله اکتاو یا هفتم را تشکیل می دهند.
تار با مضرابی کوچک از جنس برنج به طول تقریبی سه سانتی متر نواخته می شود. در قسمتی از نصف طول مضراب، برای آنکه در دستهای نوازنده راحت قرار گیرد با موم پوشیده شده است.
در گذشته سازندگان تار در گوشه و کنار کشور بسیار بودند که نامی از ایشان به جای نمانده و تنها تنی چند از ایشان مثل استاد خاجیک، هامبارسون، فرج الله، آقا قلی، یحیی، برادران صنعت و استاد حاجی و پسرش رمضان شاهرخ شناخته شده اند.
کسانی که به بقای این ساز و تکامل ان کمک کردند و عمر خود را بر سر این کار نهادند.
- آوینا دانایی
- ۰ ۰
- ۰ نظر